من شدم
عاشق تو. دست من
نیست، تو را می خواهم،
به
همین شکل و شمایل که خودت ساخته ای،
شرّ و
بی حوصله و بازیگوش،
مثل یک
بچة پر جوش و خروش،
ناسزا
گفتن تو باز مرا می خواند،
که شوم
عاشق تر،
هرچه
معشوق به عاشق بزند حرف درشت،
رشتة
عشق شود محکم تر . . . . . . . . . . . . !